مهــــــرآنه :)

آخرین مطالب

۶ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است


*ولقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکرِ أن الارض یرثها عبادیَ الصالحون/

++هذا یوم الجمعه...


موج روی موج

می رسد به اوج

سیل بی امان حاجیان نیمه جان

باز می رسند

فوج فوج از آسمان، فرشتگان


زخم روی زخم

داغ پشت داغ


چینش غریب کیف و کفش تازه در

اتاق دختری که در مسیر مدرسه

بازهم گرفته از پدر سراغ

کودکی که روبروی دفترش

نشسته بی چراغ


زخم روی زخم

داغ روی داغ


دخترک نشسته روبروی دفتر جدید

باورش نمی شود که زیر هجمه ی مدادها

بشکند مداد رنگی سفید


ای تفو بر این جماعت فریب

میزبان نانجیب ...

ربَّنا!

خدای کعبه! آتِنا شکیب!

العجل غریب آشنا

کربلا شده،مِنا


عذرا رشید نژاد


چه حالی است همه اینها را دیدن.و ما چه می دانیم بر تو چه می گذرد. کاش که بیایی. کاش که محقق شود آن روز وعده داده شده. زمین هم منتظر است. ارثی که دارند از هرسو به یغما می برندش.به خون می کشانندش. *زمین منتظر است بیایی و وارثش شوی.بیایی و قدم های تو و آن بندگان صالح را میزبان شود. می شود زودتر بیایی ؟


مهردخت
۰۳ مهر ۹۴ ، ۱۶:۰۲ ۰ نظر


* ربنا هب لنا من لدنک رحمة

+ چه گم کرد که تو را یافت و چه یافت آنکه تو را گم کرد.

++کاروان راه افتاد.صدای زنگ قافله می پیچد.


راه می افتم به سمت همان مأمن همیشگی. به همان جا که قدم گذاردن برسنگفرش هایش، دست کشیدن بر دیوارهایش و عطر خوش اسپندهای دود کرده اش کافی است تا آرام بگیری.

راه می افتم. به سمت تو. پاهایم مرا می کشاند.من نیستم که می روم.تویی که باز مثل همیشه، دستم را گرفته ای مثل کودکی گمشده می خواهی که آرامم کنی. تویی که بعد از هفتاد روز باز فرصت داده ای. دوباره مرا خوانده ای.

تو همانی. همان خدای همیشگی.همان که همیشه منت می گذاری. می بخشی.  می پوشانی.می خوانی.

انت الذی مننت.انت الذی غفرت.. انت الذی سترت..

و من ...

من همانم که ظلم کردم. که سر پیچیدم. که غفلت کردم. فراموشت کردم. و تو ...

مهربانا،

دستانم کوتاه است و آستان تو بلند. دستم را بگیر. عرفه عرفانمان ببخش. معرفت ده. تا بشناسیم تورا و خودمان را.

دستان خالی مان چشم امید بر لطف تو دارند که امروز طفلان نیامده نیز مشمول لطف و رحمت درگاه تو اند. کاسه های ما کوچک است و ذهنمان محدود.مثل کودکی رسیده به دریایی از دوست داشتنی هایش نمیدانیم چه بخواهیم.*تو از کرم خود رحمتی از خود و آنچه را به بهترین بندگان عطا می کنی بر ما نیز ببخش.




مهردخت
۰۱ مهر ۹۴ ، ۲۳:۵۳ ۲ نظر